بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1379


بعضی وقتها میرسیم به جائی که میخوایم ببریم، میخوایم ول کنیم، خسته میشیم، ولی بعدش نگاه میکنیم به اطرافمون، به آدمهائی که چشمشون به ماست، آدمهائی که از ما انرژی میگیرن و بعد بی خیال بریدن میشیم، چند صباح دیگه ادامه میدیم.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد