بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1449


سارا میگه بابا شما چرا من رو نمیزنی؟ میگم بچه‌هارو نباید زد کلن آدمهارو نباید زد. میگه پس چرا اون موقع‌ها بچه‌هاشون رو میزدن؟ مثلن باباحاجی شمارو میزد، با کمربند میزد. میگم اونموقع‌ها اونجور تربیت میکردن ما هم حرف گوش نمیکردیم! شر بودیم. میگه خب منم حرف گوش نمیکنم! میگم آره ولی خب باز بهت تذکر میدیم. میگه آخه شده تا ده‌بار هم گوش نکردم، میگم کتک میخوای دختر؟ میگه تو که بلد نیستی کتک بزنی. راهش رو میگیره میره تو اتاقش.


+ از میان همینطوری‌های روزانه


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد