بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

365


"توی ساحل ایستاده باشی، آب بیاید دور پاهایت را بگیرد، پاهایت فرو رود داخل شن، خنکی از کف پاهایت بدود بیاید بالا زیر قفسه سینه ات، خودت را جمع کنی، مچاله شوی، نسیمی بوزد، بزند روی صورتت، هوا هم دم کرده باشد، مثلن عصر یک روز تابستانی ..."


گفتم : تو را اینطور می بینم، همینقدر واقعی!



+ از میان همیطوری های روزانه



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد