بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

670


نگاهش میکنم، میخندد، دندانهایش پیداست، احساسش، زیباییش شبیه بارانی ست که یکباره وسط تابستان تو را غافلگیر میکند؛ بوی خاک بلند میشود، با صدای خوردن باران روی برگها مخلوط میشود، آب شره میکند از روی سرت، بوی خاک کم کم گم میشود لابلای همهمه تزاحم خلقتی دوباره ...


دندانهایش پشت قاب لبهایش پنهان میشوند، لبهایی که ماتیک قرمز کم جانی رویشان نرم و سبک آرام گرفته است.



+ از میان همینطوری های روزانه



نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه جمعه 9 مرداد 1394 ساعت 20:43 http://deldelkon.blog.ir

قرمز دیگه چیپ شده

:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد