یک حالها و لحظه هایی هم داریم که بیان نمیکنیم، نمیخواهیم کسی را در لذتش شریک کنیم، مثل راه رفتن توی کوچه ای قدیمی با دیوارهای آجری و خشتی که باران هم توی پس زمینه اش دارد می بارد و بوی خشت و خاک و نم باران ذهنت را آرام میکند و لابد یک ترانه خاطره انگیز هم توی گوشی ات پلی کرده ای و ...
یک حالهایی هست نمیشود برایتان نوشت، شرح داد.
+ از میان همینطوری های روزانه
می دانید این حال ها و حس ها را فقط زبان احساس می فهمد!
من هم گاهی دچار این حال ها می شوم!