بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

803


پدرسوخته اومده میگه بابا یه جوک میخوام تعریف کنم. یه پیشیه میره میشینه توی گلدون، بعد اونوقت، توی گلدون .... بعد پیشیه که توی گلدون بود، میگه به من آب ندید! 

بعد میخندد، دندانهایش پیدا میشود. ریز ریز ردیف کنار هم. من هم میخندم، از خنده اش میخندم، میزنم روی زانوهایم و میخندم، میخندم، سارا هم میخندد، خوشحال است. من بیشتر ...



+ از میان همینطوری های روزانه



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد