این درباره نوشتن هم از آن چیزهای مزخرف است.
چه بنویسم ...
من یکی هستم شبیه تو، مثل خودت،
کمی پر روتر!
دو خط چائی /
یک فنجان خاطره /
کمی انتظار /
بوسه ای نزدیک ...
ادامه...
تنهایی تو را وا میدارد که اولین دری که باز شد، اولین آدمی که کمی حالت را خوب کرد، بپذیری. این تنهایی گاه در میان جمع رخ میدهد، گاه در میان نقاب هایی که از ترس بر چهره زده اند. تنهایی گاه تو را در آغوش آدمهایی میگذارد که تنهاترت میکنند!
چقدر خوب این نوشته رو درک می کنم اما باید ادم باید بدونه تنهایی همیشگی نیس... باید بدونه هر دری که باز شد تنهاییش رو به بهترین شکل تموم نمی کنه باید خودش از قبل برای خودش یه درهایی بذاره برای پر کردن تنهاییش... بعدشم تنهایی شیرینه لذت بخشه باعث به اوج رسیدن انسان می شه اگر درست درکش کنی درست ازش استفاده کنی
دقیقن
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چقدر خوب این نوشته رو درک می کنم
اما باید ادم باید بدونه تنهایی همیشگی نیس...
باید بدونه هر دری که باز شد تنهاییش رو به بهترین شکل تموم نمی کنه
باید خودش از قبل برای خودش یه درهایی بذاره برای پر کردن تنهاییش...
بعدشم تنهایی شیرینه لذت بخشه باعث به اوج رسیدن انسان می شه اگر درست درکش کنی درست ازش استفاده کنی
دقیقن