بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا
بوی ریحان در باغ پیچید ...

بوی ریحان در باغ پیچید ...

دست نوشته های ای لــــــــــیا

1044


میگه جوونای این دوره زمونه طاقتشون کم شده. تا یه خرده مشکل پیش میاد سریع میرن سراغ طلاق و طلاق کشی. برلشون مهم نیست اصلن. زنها قبلتر بیشتر مدارا میکردن. قبول دارم فدا میکردن خودشونو ولی عشق رو آجرآجر رو هم میذاشتن. با مردشون کنار می اومدن. مردی که اونم این شکلی تربیت شده بود. دست خودشم نبوده لابد. فکر میکرده فقط باید کار کنه و خسته باشه همیشه ولی عاشق زنش میشده. یاد گرفته بودن با هم کنار بیان. مردا هم وفادار بودن. سرشون جای دیگه گرم نمیشد.
پیرزن اینها را میگوید و هی آه میکشد ...


+ از میان همینطوری های روزانه


نظرات 2 + ارسال نظر
نیوشا چهارشنبه 25 فروردین 1395 ساعت 08:54

ااا این کامنتم مال این پست نبودا! اشتباهی اینجا نوشتمش!
:)

بازم ممنون

نیوشا چهارشنبه 18 فروردین 1395 ساعت 12:32

من اینجوری ام الان ولی بدون لبخند!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد